ریحانه جووووونریحانه جووووون، تا این لحظه: 16 سال و 11 ماه و 17 روز سن داره
رانیا جووونرانیا جووون، تا این لحظه: 11 سال و 2 ماه و 3 روز سن داره
محمدحسین جوووونمحمدحسین جوووون، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 14 روز سن داره

ریحانه تمام زندگی من

من و روزمرگی های 3 تا گلهای زندگیم

آزمون استخدامی دستگاههای اجرایی

روز جمعه 96/6/3 ساعت 14بنده آزمون استخدامی آموزش و پرورش تو اراک داشتم . صبح از خواب پاشدیم صبحانه خوردیم . رانیا و محمدحسین رو بردیم خونه مامانم گذاشتیم . خودمون هم وسایل املت برداشتیم که اونجا درست کنیم و ناهار بخوریم . ساعت 11 راه افتادیم رفتیم ساعت 1 رسیدیم . چون زود بود یه دوری اطراف میدان شهدا زدیم و چند تا پاساژ رفتیم . ریحانه بار اولش بود که اراک می اومد.  نزدیکای ساعت 1و نیم رفتم محل برگزاری آزمون که دانشگاه اراک بود . ساعت 2 وارد سالن جلسات شدیم و تا ساعت 6 و 10 دقیقه طول کشید . چند مورد هم دوست و آشنا دیدم . در این حین ریحانه و بابا تو پارک امیرکبیر نشسته بودن و مشغول آماده کردن ناهار شدن و انجام دادن چرتکه و عبادت بابا...
15 شهريور 1396

فیزیوتراپی و کاردرمانی

8 شهریور گچ پای رانیا رو باز کردیم . من باهاشون نرفتم . فقط بابا و رانیا و ریحانه رفتن . شب قبلش من و محمدحسین خونه آبا خوابیدیم . اونا رفتند خونه خودمون ک صبح زود راه بیافتن . تا ظهر کارشون طول کشیده بوده . نظر پسر دکتر بغدادی و خود بغدادی رضایت بخش بوده و تجویز کفش طبی هم داشتند . بعد از اونجا رفتند ناهار خونه خاله . شب هم رفته بودند خونه عمه زینب بخاطر عمل معصومه . ظهر فردا رسیده بودن خونه . از اونروز به بعد دو روز یه بار می برمش فیزیوتراپی و کاردرمانی پیش آقای صادقی
15 شهريور 1396
1